اولین شب یلدای رهام جونی
اولین شب یلدای رهام جونی اولین شب یلداتو خونه مادر جونی جشن گرفتیم.البته چون نزدیک شهادت حضرت محمد (ص) بود اولش دو دل بودم برای درست کردن وسایل ولی یهویی بعد اذان مغرب تصمیم گرفتیم واست وسایل شب یلدا رو آماده کنیم و تندی دست به کار شدیم و شروع کردم به درست کردن یه عالمه غذاهای خوشمزه :کیک هندونه.کیک انار .دسر انار تو پوست انار.ژله هندونه.کدو پخته و لبو پخته.تازه با کمک خاله لیلی واست هندونه رو شکل کالسکه درست کردیم و توش یه عالمه میوه های خورد شده ریختیم.روز قبلش هم با بابا فرزین واست یه بلوز شلوار قرمز خریده بودیم که واسه شب یلدا بپوشی.ولی یهویی مادر جونی رفت واست یه شلوار سبز مخمل خرید و تندی یه بلوز سفید دوخت با یه کراوات شکل هندونه.اینقدر تند تند داشتیم کار میکردیم که یاد کارتون زیزیگولو افتاده بودم :)
خلاصه شام هم پدر جونی مارو با کباب جگر مهمون کرد خیلی خوشمزه بود جای همه خالی.
قرار بود بعد شام عمه مژده و آقا بهرام و میمنت با سادات جون و آقا جون و عمو محمد بیان اینجا (منظورم عمه و پدر بزرگ و مادر بزرگ منه :) )
خلاصه تا اومدن مهمونا همه چی آماده شده بود.شب خیلی خیلی خوبی بود.کلی بابا واسه همه فال حافظ گرفت و شعر خوندیم.خیلی خوش گذشت.تازه کلی هم هدیه گرفتی.
بابا فرزین واست هواپیما موزیکال خرید.
عمو فراز و زن عمو سمانه واست بلز خریده بودن (زودتر بهت هدیه داده بودن)
مادر جونی و پدر جونی مهربون واست شلوار و یه ارگ کوچولو شکل گاو خریدن.
خاله لیلی واست عروسک خرس پاندا خرید.
اینم از اولین فال حافظ زندگیت نفسم
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد هـلال عـیـد بـه دور قـدح اشارت کرد
ثـواب روزه و حـج قبـول آنکس برد کـه خـاک مـیکـدة عـشق را زیارت کرد
مـقـام اصلـی ما گـوشه خرابات است خداش خیردهاد و آنکه این عمارت بنا کرد
بهای باده چون لعل چیست؟ جوهر عقل بـیـا کـه سود کسی برد کاین تجارت کرد
نمـاز در خـم آن ابـروان مـحرابی کـسـی کـند که به خون جگر طهارت کرد
فغان که نرگس جمباش شیخ شهر امروز نـظـر بـه دردکـشان از سر حقارت کرد
بـه روی یـار نظر کن زدیده منت دار کـه کـاردید نـظـر از سـر بصارت کرد
حـدیث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ اگـر چـه صنـعت بـسیار در عبادت کرد
عمرت صد شب یلدا پسرم
*عکساشم تو پست یلدای 93 گذاشتم *
عزیزم حتما به وب پسر گلت سر میزنم.عکسای شب یلداش هم بود تو یه پست دیگه است
