پسرم رهامپسرم رهام، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

پا به پای کودکی های رهام

ترنم مادرانه

بچه عجیب ترین موجود دنیاست ، می آید ، مادرت میکند ،  عاشقت میکند ،  رنجی ابدی را در وجودت میکارد .  تا آخرین لحظه عمر عاشق نگهت میدارد  و تمام ...! بگمانم مادر بودن یک نوع دیوانگی ست ؛ وقتی مادر میشوی ، رنجی ابدی بسراغت می آید؛   رنجی نشات گرفته از عشق ... مادر که می شوی ، میخواهی جهان را برای فرزندت آرام کنی . میخواهی بهترین ها را از آن او کنی .  وقتی می خزد ، چهاردست و پا میرود، راه میرود و می دود ،  تو فقط تماشایش میکنی و قلبت...
20 اسفند 1393

گذری به مناسبتها (جشن دندونی)

28 مرداد بود که یهو تیزی یه دندون موشی رو حس کردم.از خوشحالی شروع کردم جیغ کشیدن.بابا فرزین شیرینی خرید و اومدیم خونه مادر جونی اینا.مادر جونی هم واست برنج سرخ کرد و به میمنت اولین دندونت روی سرت برنج ریخت.قرار شد 19 شهریور هم زمان با هشتمین ماهگردت برات جشن دندونی بگیریم. مراسم از ساعت 6 شروع شد.واسه شام آش دندونی پخته بودیم.سالاد الویه و ماکارونی.البته سالاد الویه رو شکل دندون تزیین کرده بودیم. واست تم دندون اجرا کرده بودم.گیفت هایی با پاپ کورن درست کردم که عکست رو روش زده بودم.ریسه های دندون آویزون کرده بودیم.عکس فرشته های دندون با شعر: رهام داره یه دندون قند میخوره از قندون فرشته ی مهربون آورد براش یه دندون   ...
20 اسفند 1393

گذری به مناسبتها(جشن ختنه سوران)

  از اونجایی که من یه کم دیر تصمیم گرفتم واست وبلاگ بسازم حالا مجبوریم برگردیم به عقب و از مناسبتهای گذشته بگیم. اولین جشنی که واست گرفتیم یه جشن خوب با دوستای خوب من و بابا فرزین بود.اون موقع شما هنوز چهل روزت نشده بود. اما بعد اون 29 فروردین پدر جونی واست جشن ختنه سوران گرفت.خیلی خوش گذشت.تزیینات جشن رو با خرس پو واست انجام دادم.شما هم لباس کماندویی پوشیدی.واست حنا درست کرده بودم و پخش کردیم.همه تعجب کرده بودن اخه نمیدونستن در قدیم رسم بوده روز جشن ختنه سوران مادر پسر به نیت دیدن دامادی پسرش حنا پخش میکنه.شام هم جوجه کباب دادیم. اینم چند تا عکس از جشن ختنه سوران.متاسفانه از میز شام عکس نداریم.   ریس...
20 اسفند 1393

برای پسرکم

پسرم! پسرک خوبم   میدونم که تو هم یه روزی عاشق میشی. میای وایمیستی جلوی من و بابات و از دخترکی میگی که دوسش داری!   این لحظه اصلا عجیب نیست و تو ناگزیری از عشق!!!که تو حاصل عشقی پسرم...   مادرت برا تو حرف هایی داره   حرف هایی که به درد روزهای عاشقیت میخوره...   عمرم!   یک وقتهایی زن رابطه بی حوصله و اخموست.روزهایی میرسه که بهونه میگیره. بدقلقی میکنه و حتی اسمتو صدا میکنه و تو به جای جانم همیشگی میگی:بله و اون میزنه زیر گریه....   زن ها موجودات عجیبی هستند پسرم... موجوداتی که میتونی با محبتت آرومشون کنی و یا با بی توجهیت از پا ...
19 اسفند 1393

عشق یعنی...

عشق یعنی موسیقی اسمتو ساده اما تا ابد شنیدنی یعنی تو که بی بهانه .. بی دلیل بهترین دلیل عاشق شدنی..  ...
19 اسفند 1393

برای پسرم

برای پسرم:   مرد کوچک مادر فدای قدو بالایت خوب به حرفهای مادرت گوش کن حرفهایِ شاید تلخ و سنگینیست اما باید از همین بچگی ات برایت بگویم تا در آینده   اماده باشی برای مرد شدن   تو قرار است مرد خوبی شوی مرد خوب بودن کار سختیست   اینکه قوی باشی اما مهربان صدایت پر جذبه باشد اما نه بلند اینکه باید گلیم خودت را از آب بکشی بیرون و مهم تر اینکه باید تکیه گاه باشی عزیز دل مادر تکیه گاه بودن سخت ترین قسمت مردانگیست اول از همه باید تکیه گاه خودت باشی و بعد عشقت   عشق چیز عجیبی نیست حسی...
19 اسفند 1393