گذری به مناسبتها (جشن دندونی)
28 مرداد بود که یهو تیزی یه دندون موشی رو حس کردم.از خوشحالی شروع کردم جیغ کشیدن.بابا فرزین شیرینی خرید و اومدیم خونه مادر جونی اینا.مادر جونی هم واست برنج سرخ کرد و به میمنت اولین دندونت روی سرت برنج ریخت.قرار شد 19 شهریور هم زمان با هشتمین ماهگردت برات جشن دندونی بگیریم.
مراسم از ساعت 6 شروع شد.واسه شام آش دندونی پخته بودیم.سالاد الویه و ماکارونی.البته سالاد الویه رو شکل دندون تزیین کرده بودیم.
واست تم دندون اجرا کرده بودم.گیفت هایی با پاپ کورن درست کردم که عکست رو روش زده بودم.ریسه های دندون آویزون کرده بودیم.عکس فرشته های دندون با شعر:
رهام داره یه دندون قند میخوره از قندون فرشته ی مهربون آورد براش یه دندون
سلام سلام صدتا سلام
من اومدم با دندونام
میخوام نشونتون بدم
صاحب مروارید منم
یواش یواش و بیصدا
شدم جز کباب خورا
موقع اجرای مراسمت هم لباس شکل دندون که مادر جونی واست دوخته بود رو تنت کردیم.کلی هم ذوق میکردی و میرقصیدی.تازه بین وسایل روی سفره ات به سمت خودکار رفتی.میخوای نویسنده بشی مامان؟؟؟
عکسهای جشن دندونی رهام جونی در ادامه مطالب
کیک دندونی رهام جونی
اینم از عروسکهای دندون سالم و خراب که مادر جونی واست درست کرد
این هم لباس شکل دندون که موقع اجرای مراسم دندونی تنت کردیم
واینم رهام جونی که روی لباس عروس مامانش واسه اجرای مراسم دندونی نشسته و داره به ظرف برنجش ناخنک میزنه