پسرم رهامپسرم رهام، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

پا به پای کودکی های رهام

طرز تهیه آش دندونی

  گندم پوست كنده 1.5 پيمانه انواع حبوبات غير از لپه 1 پيمانه قلم گاو 1 تكه پياز 2 عدد متوسط روغن 3 قاشق غذاخوري زردچوبه 2 قاشق چايخوري آرد 2 قاشق غذاخوري طرز تهيه: حبوبات را چند ساعت خیس کنید. گندم را شسته و در قابلمه با 4 ليوان آب سرد، روي حرارت بگذاريد. مراقب باشيد كه آب داخل قابلمه نجوشد. اگر آب بجوشد در نهایت گندم با کیفیت مورد نظر این آش حاصل نمی شود. ملاحظه مي كنيد كه حباب و كف سفيد رنگي سطح آب را مي پوشاند. قبل از جوشيدن آب، زير گاز را خاموش كنيد، روي درب دمي گذاشته و با همان گاز خاموش 5 الي 6 ساعت بماند. مي توانيد از شب تا صبح روي بخاري با شعله كم بگذاريد. مي بينيد حجم گندم...
21 اسفند 1393

ترنم مادرانه

بچه عجیب ترین موجود دنیاست ، می آید ، مادرت میکند ،  عاشقت میکند ،  رنجی ابدی را در وجودت میکارد .  تا آخرین لحظه عمر عاشق نگهت میدارد  و تمام ...! بگمانم مادر بودن یک نوع دیوانگی ست ؛ وقتی مادر میشوی ، رنجی ابدی بسراغت می آید؛   رنجی نشات گرفته از عشق ... مادر که می شوی ، میخواهی جهان را برای فرزندت آرام کنی . میخواهی بهترین ها را از آن او کنی .  وقتی می خزد ، چهاردست و پا میرود، راه میرود و می دود ،  تو فقط تماشایش میکنی و قلبت...
20 اسفند 1393

گذری به مناسبتها (جشن دندونی)

28 مرداد بود که یهو تیزی یه دندون موشی رو حس کردم.از خوشحالی شروع کردم جیغ کشیدن.بابا فرزین شیرینی خرید و اومدیم خونه مادر جونی اینا.مادر جونی هم واست برنج سرخ کرد و به میمنت اولین دندونت روی سرت برنج ریخت.قرار شد 19 شهریور هم زمان با هشتمین ماهگردت برات جشن دندونی بگیریم. مراسم از ساعت 6 شروع شد.واسه شام آش دندونی پخته بودیم.سالاد الویه و ماکارونی.البته سالاد الویه رو شکل دندون تزیین کرده بودیم. واست تم دندون اجرا کرده بودم.گیفت هایی با پاپ کورن درست کردم که عکست رو روش زده بودم.ریسه های دندون آویزون کرده بودیم.عکس فرشته های دندون با شعر: رهام داره یه دندون قند میخوره از قندون فرشته ی مهربون آورد براش یه دندون   ...
20 اسفند 1393

گذری به مناسبتها(جشن ختنه سوران)

  از اونجایی که من یه کم دیر تصمیم گرفتم واست وبلاگ بسازم حالا مجبوریم برگردیم به عقب و از مناسبتهای گذشته بگیم. اولین جشنی که واست گرفتیم یه جشن خوب با دوستای خوب من و بابا فرزین بود.اون موقع شما هنوز چهل روزت نشده بود. اما بعد اون 29 فروردین پدر جونی واست جشن ختنه سوران گرفت.خیلی خوش گذشت.تزیینات جشن رو با خرس پو واست انجام دادم.شما هم لباس کماندویی پوشیدی.واست حنا درست کرده بودم و پخش کردیم.همه تعجب کرده بودن اخه نمیدونستن در قدیم رسم بوده روز جشن ختنه سوران مادر پسر به نیت دیدن دامادی پسرش حنا پخش میکنه.شام هم جوجه کباب دادیم. اینم چند تا عکس از جشن ختنه سوران.متاسفانه از میز شام عکس نداریم.   ریس...
20 اسفند 1393

برای پسرکم

پسرم! پسرک خوبم   میدونم که تو هم یه روزی عاشق میشی. میای وایمیستی جلوی من و بابات و از دخترکی میگی که دوسش داری!   این لحظه اصلا عجیب نیست و تو ناگزیری از عشق!!!که تو حاصل عشقی پسرم...   مادرت برا تو حرف هایی داره   حرف هایی که به درد روزهای عاشقیت میخوره...   عمرم!   یک وقتهایی زن رابطه بی حوصله و اخموست.روزهایی میرسه که بهونه میگیره. بدقلقی میکنه و حتی اسمتو صدا میکنه و تو به جای جانم همیشگی میگی:بله و اون میزنه زیر گریه....   زن ها موجودات عجیبی هستند پسرم... موجوداتی که میتونی با محبتت آرومشون کنی و یا با بی توجهیت از پا ...
19 اسفند 1393