گذری به مناسبتها (جشن دندونی)
28 مرداد بود که یهو تیزی یه دندون موشی رو حس کردم.از خوشحالی شروع کردم جیغ کشیدن.بابا فرزین شیرینی خرید و اومدیم خونه مادر جونی اینا.مادر جونی هم واست برنج سرخ کرد و به میمنت اولین دندونت روی سرت برنج ریخت.قرار شد 19 شهریور هم زمان با هشتمین ماهگردت برات جشن دندونی بگیریم. مراسم از ساعت 6 شروع شد.واسه شام آش دندونی پخته بودیم.سالاد الویه و ماکارونی.البته سالاد الویه رو شکل دندون تزیین کرده بودیم. واست تم دندون اجرا کرده بودم.گیفت هایی با پاپ کورن درست کردم که عکست رو روش زده بودم.ریسه های دندون آویزون کرده بودیم.عکس فرشته های دندون با شعر: رهام داره یه دندون قند میخوره از قندون فرشته ی مهربون آورد براش یه دندون ...