پسرم رهامپسرم رهام، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

پا به پای کودکی های رهام

روز مادر مبارک

" تقدیم به همه مادران دنیا "  در عالم کودکی به مادرم قول دادم که تا همیشه       هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم ،        مادرم مرا بوسید و گفت : نمی توانی عزیزم ! گفتم     می توانم، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم.       مادر گفت یکی می آید که نمی     توانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی.. نوجوان که شدم     دوستی عزیز داشتم ،ولی خوب       که فکر می کردم مادرم را بیشتر دوست داشتم. معلم...
20 فروردين 1394

کندی پرتقال

ا ز اونجایی که رهام جونی عاشق پوست پرتقاله.بللللله خود پرتقال رو نمیخوره فقط پوستش رو گاز میزنه و میخوره  فکر کردم یه چیزی پیدا کنم با پوست پرتقال .تو نت این دستور رو دیدم امشب میخوام واسش درست کنم ببینم خوشش میاد آیا؟ نتیجه شو میگم   مواد لازم  ▪ ۴ پرتقال   ▪ ۲ پیمانه شکر برای شربت   ▪ ۱ پیمانه آب   ▪۱ پیمانه شکر برای روی پوست پرتقالها   ▪ شکلات سفید یا کاکائویی آب شده (در صورت تمایل)   ● روش تهیه  ۱) با یک کارد تیز، پوست پرتقال را جدا کنید و بدون جدا کردن قسمت سفید رنگ آن، آنها را به شکل نوارهایی به طول ۳ تا ۳.۵ و عرض نیم سانتیمتر ببرید.&n...
17 فروردين 1394

ترنم مادرانه

وقتي به خودت مياي و ميبيني يه ساعته به جاي ترانه مورد علاقت،داري آهنگ باب اسفنجي رو زمزمه ميكني..... يعني مادر شدي !   وقتي سهم تو از شور ترشي سر سفره ، هويج ميشه.... يعني مادر شدي !   وقتي شجاع ميشي و با دمپايي تو سر سوسك ميزني و ميگي:"ديدي ترس نداشت!!" يعني مادر شدي !   وقتي خوابت مياد ولي بيدار ميشيني تا كودك تب دارت تشنج نكنه..... يعني مادر شدي !   وقتي تلويزيون خونه هميشه داره كارتون پخش ميكنه .... يعني مادر شدي !   و هزار و يك وقتي هاي ديگر......   ...
17 فروردين 1394

طوطی من

شدی طوطی من! اره شدی عین کاسکو.دیدن رشدت لذت بخش ترین اتفاق زندگیمه.نفس من داری عین کاسکو برای صحبت کردن تلاش میکنی.سیزده بدر با خانواده مامانم بیرون بودیم.پسر داییم علی مدام ترقه میترکوند و ما مدام داد میکشیدیم علی !علی! یهو شما عین کاسکو بلند گفتی علی! ای قربون علی گفتنت بشم من.البته قبلش من هر وقت خواستی از جات بلند شدی بهت گفته بودم بگو یا علی و پا شو.خب ما شیعه علی و عشق علی هستیم. امروزم پای گاز واستاده بودم اومدی دست دراز کردی سمت گاز گفتم نه مامان آتیشه آتیش!شما نگام کردی و گفتی آتیشه آتیش!ای من فدای اون آتیش گفتنت ...
15 فروردين 1394

عیدت مبارک

کودک من، بهارمن مایه ی افتخار من، عیدت مبارک کودک مهربان من، بلبل خوشزبان من، عیدت مبارک ای گل خوبروی من، طوطی قصه گوی من، عیدت مبارک کودک من ، امید من ، بخت خوش سفید من، عیدت مبارک پدیدآور:    محمود کیانوش   ...
6 فروردين 1394

سال نو مبارک

مامانی سال نو مبارک. سالی پر از شادی و خوشی باشه برای همه .تنت سالم و لبت خندون باشه الهی جوجه ی من فعلا سرم شلوغه.فقط عکس سفره هفت سینت رو بذارم تا بعد...   سفره هفت سین رهام جون با ماشین هاش  ...
1 فروردين 1394

جشن تولد یک سالگی رهام با تم باب اسفنجی

جهان با تو زیباتر است جشن تولد آقا رهام 23 بهمن 93 با تاخیر برگزار شد و از جشنش یه خاطره خوب برای ما به جا گذاشت.   از اونجایی که رهام جونی کوچولو تشریف داره از مهمونا خواسته بودیم زودی تشریف بیارن تا تولدش انجام بشه و پسری خسته نشه.مهمونا حدود 50 نفر بودن که فقط خانمهای فامیل و دوستان میشدن.خلاصه با یه ساعت تاخیر اکثر مهمونا اومدن و جشن تولد شروع شد. از اونجایی که رهام جونی عاشق باب اسفنجیه.ما هم تم تولد رو باب اسفنجی انتخاب کردیم و کل وسایلش رو هم خودم درست کردم.       تم تولدت باب اسفنجی بود.ولی از پارچه لباس عروسم که باقی مونده بود دادم واسم یه پیراهن تور ت...
23 اسفند 1393